برای یادگیری زبان دوم نیاز به یادگیری برخی مهارت های آموزشی است.
 

فعال باشید.

وقتی برای اولین بار یک زبان خارجی را یاد می گیرید فعال بودن بر تبعیت کورکورانه ترجیح دارد. مدارک زیادی این مدعا را اثبات می کند. هنگامی که شخصی بتواند معانی کلمات تازه را حدس بزند و فقط سعی نکند معادل های آن را در زبان خود بیابد، میزان فراگیری او افزایش می یابد. در هر حال، وقتی فردی مصمم به یادگیری باشد، مطالعه ی معانی لغات و کلمات مترادف و تلفظ آنها هم مفید و مؤثر خواهد بود. تمرین مکالمه به یک زبان جدید، قبل از کسب مهارت شنیدن، به جای یادگیری صحبت کردن پس از درک مطلب از طریق شنیدن ترتیب وارونه ای است.
 
در تمام موارد مذکور یک اصل کلی وجود دارد و آن این است که باید بین کلمات جدید و قدیم تا حد امکان ارتباط برقرار کرد و رابطه ی آنها را دریافت تا احتمال یادآوری آنها افزایش یابد.
 

تمرین مداوم و منظم

یادگیری زبان، با تمرین های مداوم و منظم ارتباط زیادی دارد در اوقاتی که لباس خود را مرمت می کنید یا دندان هایتان را مسواک می زنید، یا منتظر دوستی هستید یا به مدرسه می روید، یا بی خواب می شوید و نیز در مواقع دیگر، می توانید با لغات تازه تمرین کنید و جملاتی بسازید. چند دقیقه ای که منتظر می شوید تا غذا آماده گردد یا لباستان اطو شود و تمام لحظاتی که برای انجام هر کار دیگری بسیار کوتاه است، برای فراگرفتن چند لغت، از یک زبان خارجی کافی است و نتیجه می تواند اعجاب آور باشد.
 

استفاده از وسایل کمک آموزشی

 برای یادگیری بیشتر زبان ها، نوارهایی موجود است که کمک زیادی به درک و فهم و مکالمه و تلفظ می کند. تولید صداهای درست و تشخیص آنها به تمرین زیاد احتیاج دارد.
 
بعضی دانشگاه ها و دانشکده ها، آزمایشگاه زبان دارند و شما می توانید آن چه را می گویید ضبط کنید. شنیدن سخنان خود، قدرت درک شما را تقویت می کند و از این راه قادر خواهید بود هر وقت به آن زبان صحبتی می شود آن را به خوبی بفهمید.
 
اخیرا طبق یک تحقیق و بررسی انجام شده در زبان فرانسه، از کلمات متداولی که زیاد مورد استفاده قرار می گیرد فهرستی تهیه شده است که میزان کاربرد آنها در مکالمات و مکاتبات روزمره را نشان می دهد. چنین فهرست هایی در مورد بیشتر زبان ها تهیه شده است که با استفاده از آن می توان در مدتی کوتاه، زبانی را به راحتی فراگرفت.
 
 

کتاب های زبان دوم را بیشتر مطالعه کنید

کتاب های زیادی به انگلیسی و زبان های دیگر وجود دارد. برای بالا بردن معلومات خود، اول جملات انگلیسی را بخوانید و بعد برای این که بدانید آیا آنها را خوب فهمیده اید یا نه، به ترجمه ی آن مراجعه کنید. این روش موجب پیشرفت و بهبود کار شما خواهد بود و می تواند مایه ی شادی و لذت نیز باشد، چون براثر تداوم، در خواهید یافت که بعضی از ترجمه ها من جلمه آنهایی که توسط افراد حرفه ای نوشته شده اند، نشاط آور است (چون بعضی از ترجمه ها بسیار عالی و برعکس برخی در سطح بسیار نازلی اند و خواننده نمی داند چه طور یک مترجم به خود اجازه داده چنین کاری را انجام دهد).
 
البته ترجمه های خوب، هم برای یادگیری و آموزش ارزشمند است و هم راهنمای مفیدی برای جویندگان علم خواهد بود. در هر صورت، خوانندگان متون ترجمه شده باید توجه داشته باشند که در موارد دوم هم می توان عیب های موجود را دریافت و در کار خود از آنها اجتناب ورزید، مثل ترجمه ی تحت اللفظی ( کلمه به کلمه) که مفهوم را خوب بیان نمی کند و جملات همه ناقص و نارسا است.
 

مهارت های مطالعاتی را بیاموزید

خواندن، نوشتن و صحبت کردن هر زبانی با هم ارتباط دارد، ولی هر کدام مستلزم احراز مهارت های مختلفی است. برای کسب این مهارت ها باید هر سه مورد را تمرین کرد. موجب تأسف است اگر فقط بتوانید نوشته های یک زبان خارجی را بخوانید ولی نتوانید به آن زبان صحبت کنید یا بنویسید. همین طور، اگر بتوانید به زبانی صحبت کنید، معلوم نیست که بتوانید کتابت آن را بخوانید یا بنویسید. به همین دلیل، برای کسب هر کدام از این مهارت ها، باید تمرین کنید تا آن را فراگیرید.
 
به چه ترتیب باید مهارت های زبان خارجی را تمرین کرد؟ جواب این سوال آسان نیست، زیرا تفاوت بین افراد فراوان است. بعضی ها باید اول تلفظ صحیح لغات را بشنوند و مرتب تکرار کنند تا در مرحله ی بعدی به راحتی بتوانند نوشته ی آن کلمات یا جملات را بخوانند. این ترتیب برای کسانی که میل دارند به آن زبان صحبت کنند بسیار خوب است. البته مهارت های مختلف نباید با فاصله زمانی خیلی زیاد تمرین شود. چون پس از مدتی پیشرفت در یک مهارت اگر دیگر موارد آن به تعویق افتد، موجب کم علاقگی محصل به آن ها می شود.
 
بنابراین، بعد از کسب مهارت های شنیدن و مکالمه، نوبت به خواندن آن کلمات یا جملات می رسد و بالأخره آخرین مرحله ی یادگیری زبان، یعنی نوشتن خواهد بود. نکته ی مهم تر از همه این است که مهارت های چهارگانه ی شنیدن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن می تواند به ترتیب ذکر شده ولی در فاصله زمانی خیلی نزدیک به هم آموخته شود. مثلا معلم با تهیه ی مقدمات کار، می تواند کلمه ی «پرنده» را با نشان دادن تصویر پرنده به شاگرد یاد دهد و یا با ترسیم شکل آن و نوشتن نامش، آن را به او بیاموزد و تشویقش کند تا به دلخواه خود اشیای مختلف را نقاشی کند و نام آنها را در کنارش بنویسد و در همه حال از معلم خود راهنمایی و کمک بگیرد.
 
برای عده ای از زبان آموزان، دیدن و تلفظ کلمات و جملات در مرحله ی اول و سپس تمرین مکالمه آسان تر و نتیجه بخش تر است. در این روش ابتدا عبارات و کلمات به صورت نوشته در معرض دید قرار می گیرد و بعد صداها و تلفظ و معنی آن ها تمرین می شود. این کار برای شاگردان مستعد و نیز افراد کم استعدادی که احتیاج به تکرار و تمرین زیاد دارند، مفیدتر خواهد بود. ( این روش معمولا برای بزرگسالان یا بهتر است بگوییم کسانی که در اواخر سنین جوانی و بالا هستند سودمند است. در صورتی که برای کودکان و جوانان روش اولی مؤثرتر است.)
 
یکی از مزایای این روش که در خواندن و نوشتن تأثیر زیادی خواهد داشت، دیدن کلماتی است که تلفظ و هجی آنها با هم تفاوت دارد. نتیجه ی آموزش در مواردی که شخص، ابتدا کلمه یا جمله ای را بشنود و بعد ببیند و یا برعکس، اول ببیند و بعد بشنود البته زیاد است، ولی در صورتی که به شاگرد اول خواندن و بعد شنیدن آموخته شود، نتیجه بهتر از نوع دوم خواهد بود. (این یک اظهار نظر قدیمی است زیرا در حال حاضر متخصصان فن عقیده دارند اگر کلماتی که تلفظ و هجی آنها با هم فرق دارد، ابتدا مشاهده و بعد بیان شود موجب بدی تلفظ می شود در صورتی که اگر شاگرد، ابتدا تلفظ را بیاموزد و بعد هجی آن را ببیند، وقتی متوجه تفاوت آنها بشود، سعی میک ند آن را درست تلفظ کند و صحیح بنویسد). به هر حال، به نظر می رسد که بهترین و مؤثرترین روش، دیدن توام با شنیدن کلمات جدید باشد تا تکرار بیهوده و مکرر و بعد خواندن آن ها.
 
ادامه دارد...
 
نویسنده: ویرجینیا وُکس
 
منبع: کتاب «رمز موفقیت در تحصیل»